آیا همه چیزمان سیاسی شده؟ راهنمای زندگی در دنیای سیاست‌زده امروز

جرج اورول زمانی گفته بود: «همه مسائل، مسائل سیاسی هستند.» این جمله در دنیای امروز که با ارتباطات بی‌وقفه و قطب‌بندی‌های شدید مشخص می‌شود، معنا و وزن بیشتری پیدا کرده است. از انتخاب‌های روزمره تا بحث‌های جهانی، سیاست تقریباً به تمام ابعاد زندگی نفوذ کرده و نه‌تنها بر آنچه فکر می‌کنیم، بلکه بر چگونگی تفکر ما تأثیر می‌گذارد. این لنز سیاسی فراگیر می‌تواند مرز بین حقیقت عینی و تفسیر ذهنی را کمرنگ کند و بسیاری را به بدبینی بکشاند.

به گزارش مجله کژمژ؛ با این‌حال، آثار اورول به ما یادآوری می‌کنند که این بدبینی ناشی از سیاست‌زدگی حقیقت، اجتناب‌ناپذیر نیست. با درک تفاوت میان معنای لفظی و معنای سیاسی، می‌توانیم در دنیایی که تحت سلطه بحث‌های مبتنی بر ادراک است، وضوح را بازپس بگیریم.

زندگی در دنیای سیاست‌زده امروز

ماهیت معنای سیاسی

در اصل، معنای سیاسی زیرمجموعه‌ای از معنای اجتماعی است؛ یعنی همان تداعی‌های نمادینی که جوامع به کلمات، اعمال و اشیا نسبت می‌دهند. فیلسوف «سالی هسلانگر» این مفهوم را با مثال‌های روزمره‌ای مانند رنگ‌هایی که نشان‌دهنده جنسیت هستند یا اشیایی مانند جواهرات که بیانگر جایگاه اجتماعی‌اند، توضیح می‌دهد.

معنای سیاسی زمانی به وجود می‌آید که این تداعی‌ها با مسائل جمعی و مباحث اجتماعی تلاقی پیدا کنند و نحوه درک جوامع از جهان را شکل دهند.

برای مثال، شعار فمینیستی «شخصی، سیاسی است» نشان می‌دهد که چگونه جنبه‌های فردی زندگی یک زن – مانند نقش او در جامعه – معنای سیاسی پیدا می‌کند. به همین ترتیب، حتی یک اقدام ساده، مانند انتخاب یک برند قهوه یا انتشار یک مطلب در شبکه‌های اجتماعی، می‌تواند به نمادی از وفاداری یا مخالفت سیاسی تبدیل شود.

این اشباع معنای سیاسی توضیح می‌دهد که چرا سیاست این‌قدر فراگیر و گاهی طاقت‌فرسا به نظر می‌رسد. به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی، این معانی را با سرعت زیاد تقویت و گسترش می‌دهند و حتی تعاملات روزمره را به میدان‌های مناقشه سیاسی تبدیل می‌کنند.

چرا سیاست گیج‌کننده است؟

یکی از جنبه‌های آزاردهنده سیاست در دنیای مدرن این است که مباحث مبتنی بر واقعیت اغلب به جنگی بر سر هویت‌های سیاسی تبدیل می‌شوند. واژه‌هایی مانند «تغییرات اقلیمی» یا «نظریه نژادی انتقادی» نه‌تنها بر سر تعاریفشان، بلکه بر سر ارزش‌ها و هویت‌هایی که نمایندگی می‌کنند، مناقشه‌برانگیز می‌شوند.

برای مثال، عبارت «تغییرات اقلیمی» از نظر معنای لفظی به تغییرات آب‌وهوایی ناشی از فعالیت‌های انسانی اشاره دارد که مورد تأیید جامعه علمی است. اما معنای سیاسی آن بسیار متغیر است: برای برخی، این عبارت نشان‌دهنده مسئولیت زیست‌محیطی است؛ درحالی‌که برای دیگران، نمادی از دخالت بیش‌ازحد دولت یا تهدید به آزادی‌های شخصی است.

این تفاسیر متفاوت می‌تواند گفتگوهای سازنده را غیرممکن کند. وقتی یک طرف بر حقایق علمی تکیه می‌کند و طرف دیگر از جهان‌بینی خود دفاع می‌کند، بحث‌ها به جای تعامل، به گفتگوی موازی تبدیل می‌شوند و هر طرف نگرانی‌های دیگری را بی‌ربط یا غیرواقعی تلقی می‌کند.

تمایز میان معنای سیاسی و معنای لفظی

برای رفع این تعارضات، لازم است میان معنای لفظی (محتوای گزاره‌ای) و معنای سیاسی (ادراک اجتماعی) تمایز قائل شویم. معنای لفظی بر حقیقت عینی تمرکز دارد – آنچه قابل‌تأیید است و تحت چه شرایطی درست است. اما معنای سیاسی بازتابی از تفاسیر جوامع از آن حقایق در چارچوب اجتماعی و ایدئولوژیک گسترده‌تر است.

درک این تمایز نشان می‌دهد چرا بسیاری از مباحث بی‌ثمر به نظر می‌رسند. حقایق به‌تنهایی به‌ندرت می‌توانند نظراتی را که ریشه در هویت سیاسی دارند، تغییر دهند. در عوض، شرکت‌کنندگان در بحث‌ها از کنار هم عبور می‌کنند – یک طرف شواهد ارائه می‌دهد، درحالی‌که طرف دیگر از جهان‌بینی خود دفاع می‌کند.

چگونه در تقاطع سیاست و حقیقت حرکت کنیم؟

برای ایجاد گفتگوهای معنی‌دار، ابتدا باید مشخص کنیم که آیا بحث بر سر واقعیت‌هاست یا تفاسیر سیاسی آن‌ها. این آگاهی می‌تواند به شرکت‌کنندگان کمک کند که از اشتباه گرفتن حقیقت با ادراک اجتناب کنند و بحث‌های سازنده‌تری داشته باشند.

به‌عنوان‌مثال، یک دانشمند اقلیم که داده‌های مربوط به انتشار کربن را تجزیه‌وتحلیل می‌کند، در حوزه معنای لفظی فعالیت می‌کند. در مقابل، یک مشاور سیاسی که واکنش عمومی به سیاست‌های زیست‌محیطی را ارزیابی می‌کند، در قلمرو معنای سیاسی حرکت می‌کند.

با روشن کردن این نقش‌ها، می‌توانیم از اشتباه گرفتن درک با واقعیت اجتناب کنیم و بر راه‌حل‌های عملی مبتنی بر شواهد تمرکز کنیم.

حکمت ماندگار اورول

هشدار جاودانه اورول در ۱۹۸۴ ما را از خطرات سیاست‌زدگی حقیقت آگاه می‌کند. درحالی‌که معنای سیاسی نحوه درک جوامع از جهان را شکل می‌دهد، واقعیت عینی را تعریف نمی‌کند. شناخت این تمایز به ما قدرت می‌دهد تا بدون گم شدن در مناقشات سیاسی، به‌طور معناداری در بحث‌ها مشارکت کنیم.

همان‌طور که سیاست به تمام جنبه‌های زندگی رنگ می‌بخشد، چالش ما این است که تمرکز واضحی بر حقیقت‌های عینی و زمینه‌های اجتماعی آن‌ها حفظ کنیم. تنها با ایجاد تعادلی میان این دو دیدگاه می‌توانیم پیچیدگی‌های گفتمان مدرن را درک کرده و در دنیایی به‌شدت سیاسی شده، از حقیقت محافظت کنیم.

To Top